بارالها سیر شد از زندگانى جانم امشب
تنگ گردیده دلم از دورى طفلانم امشب
چهارده سالست بى جرم و گنه زندانیم من
كن خلاصم دیگر از این گوشه ى زندانم امشب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1390/04/06
گوشه ى زندان بارالها سیر شد از زندگانى جانم امشب تنگ گردیده دلم از دورى طفلانم امشب چهارده سالست بى جرم و گنه زندانیم من كن خلاصم دیگر از این گوشه ى زندانم امشب باز كن زنجیر از پایم مسیب طى شد عمرم گوشه ى زندان من بى كس بتو مهمانم امشب رو صبا اندر مدینه خواهرم معصومه را گو جان بابا از فراق روى تو گریانم امشب من كه مى میرم رضا جان گر بیایى گر نیایى مى كشد هجر توام آخر تو را میدانم امشب این چه زهرى بود هارون بر من دور از وطن داد كز شرارش بر سما شد ناله و افغانم امشب مى شوم راحت ز رنج و محنت دنیاى فانى گر روم(تابع) به جنت در بر جانانم امشب بخش عترت و سیره تبیان
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.